دوست صاحب بصيرت من!همين ها نشانهء آن نيست که دشمن از قرآن مي ترسد و همين ترس دشمن کافي نيست که تو را به نقش قرآن در حيات و نجات و بيداري و خلّاقيّت اين کتاب مطمئن سازد؟
اي مسلمان آگاه!اگر نمي تواني قرآن را بگشائي و متنش را بخواني و بداني که چه مي گويد،اگر نمي تواني تاريخ را بشناسي و پي ببري که اين کتاب در ايجاد انقلاب انساني،چه اعجازگري هاي شگفت کرده است و از فلسفه بافي هاي يوناني،خيال پردازي هاي هندي و تمدّنهاي نظامي و اشرافي رومي و ايراني و از جهل و وحشي گري هاي عربي،ناگهان چه جنبش و جوشش معجزه آساي فکري و فرهنگي و سياسي و اخلاقي جهاني پديد آورد و چه روح انقلابي در کالبد قطعه قطعهء بشريّت دميد و چه تمدّن علمي و روحي و مادّي اي،با انگيزهء تقوا و عدل،در ميان توده هاي هميشه محروم از سواد و از سعادت بپرورد،لااقلّ مي تواني به سخن رهبران انقلابي شمال افريقا در همين عصر خود ما گوش دهي که:
«بيداري و نهضت آزادي خواهي و ضدّ استعماري شمال افريقا،درست از روزي آغاز شد که شيخ محمّد عبده،پيرو مکتب سيّدجمال الدّين اسدآبادي که شعارش «بازگشت همهء مسلمانان به قرآن» بود،به شمال افريقا آمد و همهء علماي اسلامي را گرد آورد و آنها را دعوت کرد که به جاي غرق شدن در فلسفه هاي کهنه و علوم قديمه و انحصار در فقه و اصول و کلام و حکمت و طرح مسائل متافيزيکي و موشکافي هاي افراطي و ذهني در احکام فرعي،به سراغ قرآن برويد و از همهء علوم قديم و جديد،اسلامي و غير اسلامي،براي فهم درست و راستهء اين «پيام»کمک گيريد و بکوشيد تا مردم منحطّ و استعمارزده و مذهبي هاي گرفتار خرافه و تفرقه و تنگ بيني و تعصّب و جهل،با قرآن آشنا شوند؛قرآن را،هم در حوزه هاي علمي ديني و هم در اذهان عوام و افکار عموم مطرح کنيد.»
در حاليکه ژنرال آرگو و ژنرال سالان،همهء الجزاير و تونس و مراکش و موريتاني را در زير استعمار ضدّ انساني فرانسه ذليل ساخته بودند و ثروت و عزّت و فرهنگ آنها را غارت مي کردند و ژنرال سوستل با پسرش در جنگلهاي طلمسن،به «شکار عرب» ميرفت تا بچّه اش تيراندازي و شکار بياموزد!و به زنش در پاريس مي نوشت که:«.همه مان خوبيم،من خوبم،سگم خوب است،عربم خوب است!»،مؤمنين در همين ايّام سياه و اوضاع رقّت بار ننگ آور،همه مشغول بودند تا با ذکر و دعا و توسّل و احياناً نذر و اطعام و امور خيريّهء فردي،به (آزادي خود از آتش دوزخ) برسند و پس از مردن،رستگار شوند! امّا قرآن که از طاقچهء تقدّس به مسند تعليم و تفکّر بازگشت،به آنان آموخت که رستگاري در آخرت،از طريق رستگاري در دنياست و راه بهشت اسلام از آزادي و بيداري و عزّت و دانش مسلمين مي گذرد و هرکه در اينجا ذليل بميرد،آنجا نيز ذليل بر ميخيزد و (وَمَن کَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمَى وَ أَضَلُّ سَبِيلًا:و هر که در اين دنيا کور باشد در آخرت هم کور و گمراهتر خواهد بود.اسراء-72)
ادامه دارد.
درباره این سایت