57) اين گرايش شديد و ناگهاني اسلام به سمت راست که با يک شبه کودتاي انتخاباتي در سقيفه آغاز شد،در عصر ابوبکر تنها جنبهء سياسي داشت و در زمان عمر،وجههء اقتصادي خود را با طبقه بندي مسلمانان از نظر دريافت حقوق دولتي نشان داد و حتي ن پيغمبر(ص) را در دو اشل قرار داد:آزاد و کنيز! که ن آزاد پيغمبر(ص) اعتراض کردند و امتياز را نپذيرفتند.اما در رژيم عثمان،اين گرايش به نقطهء اوج خود رسيد و جامعه طبقاتي شد و اشرافيت،حاکميت مطلق گرفت.و اصحاب پيامبر(ص) و مجاهدان و مهاجران و انصار را از صورت پارتيزان هاي انقلابي عقيدتي به شکل سياستمداران و رجال قدرت و ثروت درآورد و از پارسايان فقير و متعهد و مبارز،يک طبقهء حاکم به وجود آورد و از سيل غنائم،يک طبقهء بورژوازي جديد.اسلام از يک ايدئولوژي به يک دين دولتي تبديل شد.



58) اکنون که همه چيز دگرگون شده است و زر و زور و تزوير در جامهء سپيد خلافت پيغمير(ص) و در پس نقاب زيباي توحيد بر مردم که همواره قرباني اين تثليث شوم بوده اند باز آمده است،ابوذر ديگر نمي تواند ساکت بماند.



59) ارزش کار ابوذر تنها در اين نيست که در برابر باطل از حق دفاع کند؛بلکه برجستگي ويژهء او،جهت گيري دقيق و درستي است که در مبارزه انتخاب کرد.به جاي پرداختن به درگيري هاي انحرافي مرسوم بين فقها و عرفا و متکلمين و .که باعث رخت بر بستن دو شعار اصلي امامت و عدالت گرديد،وي خط اصلي مبارزه اش را مبارزه با تبعيض طبقاتي براي استقرار عدالت تعيين کرد.بازگشت به قرآن و مصداق بارزش آيهء کنز.



60) ابوذر ميدانست که هر عصري دردي دارد و هر نسلي شعاري و آنکه قرآن را نه يک شيء متبرک که نور هدايت ميداند،بايد بر آيات روز تکيه کند.



61) گرسنگان از ابوذر مي آموختند که فقرشان مشيّت الهي و نوشتهء پيشاني و حکم قضا و قدر آسمان نيست،معلول کنز است و بس!اگر ذليلند،به خاطر آن است که ذلت را پذيرفته اند.



62) شيعه فتوي داد که جهاد،بي رهبري امام راستين و به حق،تعطيل:زيرا به عنوان يک مصداق بارز،معاويه،ابوذر را به بهانهء جهاد در راه خدا به منطقهء قبرس فرستاد تا از شرّ او در امان باشد.



63) مذهبي ها بايد از ابوذر،درس خودآگاهي طبقاتي را بياموزند و روشنفکران از وي،درس خودآگاهي اعتقادي.نسلي که مي کوشد تا با روح ايمان خويش و بر پايه هاي فرهنگ و تاريخ و ارزشهاي خويش،بر پاي خويش بايستد و به پاي خويش برود.



64) پيامبر اسلام(ص) فرمود:خدا رحمت کند ابوذر را،تنها راه مي رود و تنها مي ميرد و تنها برانگيخته مي شود!کي؟در قيام قيامت! و نيز در قيام هر عصري و در ميانهء هر نسلي!



و اکنون يک بار ديگر،ابوذر است که از ميان همهء چهره هائي که در اين قبرستان بيکرانهء تاريخ مدفونند،در زمان ما و در ميان ما،تنها برانگيخته مي شود!



65) ابوذر به عنوان چهرهء مورد نياز عصر که عصر کوشش و تلاش وجدان آگاه بشريت براي تحقق عدالت و برابري اقتصادي در جهان است،تلاش براي يافتن ايماني که بتوان هم خدا را داشت و هم خرما را،برخلاف آنچه که کوشيده اند تا نان و عشق را،و نيز دين و زندگي را از هم جدا کنند.



66) رسول خدا(ص):هيچ سرمايه اي اندوخته نشده است و شبي به صبح نمانده است،مگر اينکه برجان اندوخته کننده اش آفت باشد و آفت شود.



67)علي(ع) در يک ضرورت و حساسيتي به سر مي برد که فرياد و عصيان نيز برايش و براي اسلام به جائي نمي رسد.اصحاب ديگر نيز گروهي فروخته شده اند و گروهي خاموش مانده اند به مصلحت و يا حقيقت و عده اي ديگر،عزلت و انزوا اختيار کرده اند.ابوذر،تنهاست که بايد فرياد بکشد.



68) عبدالرحمن ابن عوف مظهر زر و عثمان مظهر زور و کعب الاحبار مظهر تزوير.



69) داستايوفسکي:هرگاه جنايتي مي شود،آنهائي هم که ساکتند،دستهاشان به جنايت آلوده است.



 



  پايان .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

موزیک جدید - آهنگ جدید کارواشتغال فصل رویش Alireza Naderi تغيير رويه Medium Shot موفقیت مدرسه, خانه دوم هر دانش آموز