هجده) رهبانيتِ تو در صومعه نيست،در جامعه است.در صحنه است،که در ايثار،در اخلاص،در نفي خويش،در تحمل اسارت ها،محروميت ها،شکنجه ها و درد ها و استقبال خطر ها و در صحنهء درگيري ها و به خاطر خلق است که به خدا مي رسي،که:هر مذهبي رهبانيتي دارد و رهبانيت مذهب من،جهاد است.[پيامبر اکرم (ص)]




نوزده) تنها اين جاست که مي تواني کلي را به چشم ببيني.در بيرون کعبه،فرد واقعيت دارد،جزئي،عيني است،کلي،يک مفهوم ذهني است،انسان يک معني،يک ايده،يک مفهوم عقلي و ذهني و منطقي است،در عالم خارج فقط انسانها هستند،که هر که هست حسن است يا حسين،زن است يا مرد،شرقي است يا غربي،و اين جا،واقعيت ها همه محو شده اند،مفهوم کلي،حقيقت عقلي،يا ذهني،واقعيت عيني خارجي يافته است.اکنون بر گِرد کعبه،فقط انسان است که طواف مي کند،مردم و دگر هيچ!


 


بيست) در اينجا به تو مي آموزند که تنها در نفي خويش،به اثبات مي رسي،در خود را ذره ذره،اندک اندک،به ديگران ايثار کردن،به امت فدا کردن است که ذره ذره،اندک اندک،به خود مي رسي،خود را کشف مي کني،به آن خود راستين ات پي مي بري،چنانکه در خود را ناگهاني،انقلابي،به مرگ سپردن،در مرگ سرخ فنا شدن است که به شهادت مي رسي،شهيد مي شوي و شهادت يعني حضور،يعني حيات و شهيد يعني هميشه حيّ و حاضر و ناظر بر وجود زندهء جاويد!


 


بيست و يک) سبيل الله يعني سبيل الناس.هردو يکي است.از فرديت به سوي الله،سبيلي نيست.اگر مي گوئي که پس عبادت هاي فرادي چرا؟براي آنکه خود را بسازي،بپروري،تا به آستانهء ايثار برسي،تا شايستگي از خود گذشتن براي جمع بيابي،تا انسان شوي،که فرد،فاني است،انسان باقي است،انسان خليفهء خدا در طبيعت است،و تا خدا خداست،خليفه اش هم هست،آيه اش هست،و تو در خود را اين جاويد ميراندن،زنده مي شوي،جاودان مي ماني.که قطرهء جدا از دريا،شبنم است،تنها در شب است،عمرش يک شب است،ساکن است،با نخستين لبخند نور،محو مي شود.به رود پيوند تا جاودان شوي،تا جريان يابي،تا به دريا رسي.


 


بيست و دو) و سنت اين بود که چون دستت،به بيعت،در دست کسي قرار مي گرفت،از بيعت هاي پيشين آزاد مي شد.و اکنون در لحظهء بزرگ انتخاب!انتخاب راه،هدف و سرنوشت خويش،در آغاز حرکت،در آستانهء ترک خويش و غرق در ديگران،پيوستن به مردم،هماهنگ شدن با جمع،بايد با خدا بيعت کني.خدا دست راست خويش را پيش تو آورده است،دست راستت را پيش آر،در بيعت او قرار گير،با او هم پيمان شو،همهء پيمانها و پيوندهاي پيشينت را بگسل،باطل کن،دستت را از بيعت با زور،زر،تزوير،از پيمان با خداوندان زمين،رؤساي قبايل،اشراف قريش،صاحبان بيوت!همه رها کن،آزاد شو!به جمع بپيوند؛اما نه به سياست،که به عشق!


 


بيست و سه) شگفتا!اسماعيل و ابراهيم،دست اندر کار بنياد کعبه.اسماعيل و ابراهيم!اين از آتش گذشته و او از قربانگاه!و اينک هر دو مأمور خداوند،مسئول خلق،معمار کهن ترين معبد توحيد در زمين،نخستين خانهء مردم و در تاريخ،خانهء آزاد،آزادي،کعبهء عشق،پرستش،حرم!رمزي از سراپردهء ستر و عفاف و ملکوت!


 


ادامه دارد.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آرایشی و بهداشتی gorjestannet.parsablog.com Monica سلامت روان و آرامش روح Antawan هتل های کیش ahangfarsi2019 animallitter