چهل و نه) اما اسلام ابراهيم(ع) و محمد(ص)به ما آموخته است که الله از چنين مقدس خودپرست بيزار است،اگر يک روز،کسي از کار خلق غافل ماند و روز را به سر آرد و به سرنوشت جامعه اش نينديشد و در راه اصلاح آن نکوشد،نه تنها گنهکار است،که حتي مسلمان هم نيست![من اصبح و لم يهتمّ بأمور المسلمين،فليس بمسلم]



پنجاه) تصوف،بي آنکه بر عرفات و مشعر بگذرد،از مني آغاز مي کند و در مني مي ماند؛و فلسفه تا مشعر مي آيد و به مني نمي رسد؛و تمدن،بي مشعر و مني در عرفات ساکن است و اسلام از عرفات آغاز مي کند و بر مشعر مي گذرد،گذري مسئول و مهاجم،و آنگاه،به مني مي رسد،مرحلهء ايده آل و عشق!و در مني!سرزمين عشق،عجبا که در آن،هم خدا و هم ابليس!


پنجاه و يک) بندگاني که رسالت آزادي انسان را از آدم تا آخرامان بر دوش دارند،و دامنهء جنگ براي آزادي را تا اعماق فطرت خويش گسترش داده اند! و صحنهء جهاد را از بدر تا مني کشانده اند،بندگاني که معني آزادي را تا چنين اوجي مي فهمند!آزاد شدن نه تنها از فرعون،که از اسماعيل نيز!نه تنها از دشمن،که از خويش هم!


پنجاه و دو) پيروزي،تو را به آسودگي نکشاند.زمام مني را که به دست گرفتي،سلاح را از دست مگذار،که ابليس را اگر از در براني،از پنجره باز مي گردد،در بيرون بکوبي،در درون سر بر مي دارد،در جنگ ناتوان کني،در صلح توان مي يابد،در مني نابودش کني،در من نابودت مي کند.


پنجاه و سه) وسواس هزار نقاب دارد،در جامهء سياه کفر عريانش کني،رداي سبز دين بر تن مي کند،در چهرهء شرک رسوايش کني،نقاب توحيد بر چهره مي زند،بتخانه را بر سرش ويران کني،در محراب،خانه مي کند.در بدر خونش را بريزي،در کربلا انتقام مي گيرد،در خندق مدينه شمشير بخورد،در مسجد کوفه پاسخ مي گويد،در احد،بت هبل را از دستش بگيري،در صفّين،قرآنِ الله را بر سر دست مي گيرد.ابليس،دشمن هفت رنگ است و هفتاد دام!ديروز،زندگي اسماعيل را بهانهء فريب تو کرده بود؛امروز،ذبح اسماعيل را مي تواند مايهء غرور تو کند!


پنجاه و چهار) مبادا سرنوشت همهء نهضتها،سرانجام شوم همهء انقلابها تکرار شود،که سرنوشت اسلام نيز در تاريخ پيش نيايد و پس از فتح مکه،تسليم شدن ابوسفيان را اسلام آوردن وي نپنداري!و پس از پيروزي رسالت در بيست و سه سال جهاد و سقوط شرک در جبههء خارج و شکستن اشرافيت در چهرهء بت و غلبه بر جاهليت در وجود قريش،بايد سه پايگاه زر و زور و تزوير،که در بدر و احد و فتح[مکه] به زانو در آمد،طي يک دوران دويست و اند سالهء امامت،با استمرار جهاد،با ادامهء رمي جمرات پس از سقوط پايگاه عقبه،ريشه کن شود تا شرک،جامهء توحيد نپوشد،خناس که در آن سوي خندق شکست خورده است،به اين سوي خندق نخزد و جاهليت،وارث اسلام نشود،که اگر در سقيفه،جشن،جشن پيروزي گرفتي،جلاد در نقاب خلافت رسول الله(ص)،هرچه را در عرفات و مشعر و مني به دست آورده اي،در کربلا به خون مي کشد و بر آب فرات مي دهد!


پنجاه و پنج) فکر ميکنم اعلام خطر به شخص پيغمبر که به خدا پناه بر،و نشان دادن شر هائي که در کمين اوست،و بخصوص قرار دادن دو سورهء فلق و ناس،که در سالهاي اول بعثت نازل شده،در آخرِ قرآن،اشاره اي است به آنچه پس از او،در امّتش پديد آمد و اشرافيت و شرک و سنت هاي جاهلي،در سيماي اسلام،دوباره احياء شد!


 


ادامه دارد.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

همه چی دانلود خلاصه کتاب ویدیو آرش فروشگاه بزرگ و معتبر شاپ کالا بهترین زندگی آدرس جدید وبلاگ حقوقی محمد نصری مهاجری http://mohammadnasrimohajeri.blog.ir/ Charles Howie استراتژی بازاریابی محتوا و حوزه های مربوط به آن بازرگانی صیرفی